Text Details
من راه رفتن می شده است و برای ساعت ، به طور معمول ، من می گم از جایی که مسیر من بود ، زمانی که من ناگهان متوجه شدم من در حدود شهرستان رسیده است. من فورا احساس شادی و ، بدون تردید ، فراتر از مانع تصویب نشد و خودم بین زمینه های کشت و مراتع راه رفتن.
—
White Nights (شب سفید)
(book)
by Fyodor Dostoyevsky
|
Language: | Persian |
This text has been typed
24 times:
Avg. speed: | 47 WPM |
---|---|
Avg. accuracy: | 95.8% |